رهارها، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره

مادرانه هایم برای تو

اولین سفر رها

دختر قشنگ من جمعه ی هفته ی پیش توی 139 روزگیت اولین مسافرت زندگیتو تجربه کردی . دو روز رفتیم شمال خیلی هم خوش گذشت شما هم فقط میخوردی و میخوابیدی و میخندیدی. اصلا اذیت نکردی قربونت برم که انقدر ماهی. برات با کلی دردسرمایو خریدم و تنت کردیم و بردیمت دریا اما از سردی آب و شدت موجها ترسیدی و گریه کردی. البته زود آروم شدی. توی ماشین هم همش خواب بودی و خلاصه کلی خانوووووم بودی دخترکم. اینا چند تا از عکسای سفره که برات میذارم. عاشقتم شدیددددددد   اینجا توی راهیم به سمت شمال دست من و باباتو گرفتی و خوابیدی   اینجا هم کنار دریا رفتیم ولی سرد بود و باد میومد پیچوندمت توی شال خودم تو فکر میکردی بازیه و می...
29 خرداد 1393

واکسن 4 ماهگی

دختر ناز و ماهم سلامممم واکسن چهار ماهگیتو توی 126 روزگیت زدیم قربون دختر شجاعم برم که یه نق کوچولو زد و گریه نکرد. بعدشم خدا رو شکر تب نکردی و اصلا اذیت نشدی کلا خیلی سبکتر از واکسن دو ماهگیت بود به نظرم. عسل مامان این روزا کلی داری بزرگ میشی و تغییر میکنی به اطراف و محیط و همه چی شدیدا کنجکاو شدی و میخوای همه چیزو کشف کنی. هر چی که تو دستای ما میبینی با دستای کوچولوت میخوای بگیری و بکنی تو دهنت. دیگه راحت غلت میزنی و خیلی سریع از این ور اتاق تا اون ور میری. خیلی هم خوش اخلاق و خوش خنده ای و کلی قهقهه میزنی برامون. من و بابایی حسابی عاشقتیم... بابات که هر ساعتی که بتونه بین روز از سر کار میاد تا یه کم پیشت باشه توام حسا...
17 خرداد 1393

چهار ماهگی عشقم

سلام گل نازم 4 ماهگیت مبارک خانمی. حسابی بزرگ و خانم شدی و خیلی هم شیرین و خوردنی. این ماه دو بار مریض شدی. یه بار دهنت برفک زد که تقریبا یه هفته طول کشید تا خوب شدی و یه بار هم همین هفته ی گذشته سرما خوردی که الانم هنوز خوب نشدی . من و باباتم هر دومون مریضیم . الهی برات بمیرم برای اولین بار تب کردی و بی حال شدی و عطسه و سرفه هم میزنی. منم که بی حاللللل اصلا نتونستم خوب بهت برسم مامان بزرگت این یه هفته به داد جفتمون رسید وگرنه نمیدونم چی میشد. دخمل خوشگلم نمیدونم چرا با اینکه نسبتا خوب شیر میخوردی وزنگیریت خوب نیست و تپلی نمیشی! آخر هفته ی پیش که بردمت دکتر وزنت 5900 شده بود یعنی این یه ماه فقط 300 گرم اضافه کردی که خیلی ...
3 خرداد 1393
1